با آنکه قلبم از غم عشق تو تب کردهست
دستان من بی دست های گرم تو سردست
گفتی: هوا که خوب شد من میروم» اما
اکنون هوا بس ناجوانمردانهتر سردست
شال و کلاهت را درآور شرم را بشکن
سرفه نزن، قلبم برایت چای دم کردهست
دیگر نترس از سایه ها بنشین عزیز من!
امشب در این بستر در آغوش تو یک مرد است
گفتی که: دردت چیست؟» دردم بی تو بودنهاست
بوسیدن لبهای تو داروی این درد است
عریان بشو، رقصان بشو، توفان بشو بانو!
امشب هر آنچه بین من و توست بی پردهست
من آرزویم عاشقانه با تو خفتن بود
امشب خدا این آرزویم را برآوردهست.
#آرش_آذرپیک
#امپراطور_واژههای_جهان
#مجموعه_دوشیزه_به_عشق_باز_میگردد
#مکتب_اصالت_کلمه
#مکتب_عریانیسم
تو ,بی ,مکتب ,امشب ,بشو، ,آرزویم ,آنچه بین ,بین من ,هر آنچه ,امشب هر ,بشو بانو
درباره این سایت