محل تبلیغات شما
پیش از گفتن تمام شعر من را خوانده بود روی دیوارِ کنارِ پنجره چسبانده بود در کنار قاب عکسی که من و او ما شده‌ست قاب عکسی که زمان را در خودش سوزانده بود قاب عکس افتاد و با من هی برایش می‌گریست چشم‌هایی که به انسان عشق را فهمانده بود گفتم: انسان؟! نه! من آن انسان رؤیایی نشد» و همیشه از غم این ماجرا درمانده بود □□ من و او از هم جدا شد، آه شد، با آن که باز ما» شبیه قاب عکسش روی عشقش مانده بود. _ #آرش_آذرپیک #امپراطور_واژه‌های_جهان

سایه‌ی پشت پرده_غزلی از استاد آرش آذرپیک

غزلی از استاد آرش آذرپیک

فرامتنی از استاد آرش آذرپیک

قاب ,عکسی ,آذرپیک ,شد، ,انسان ,آرش ,عکسی که ,قاب عکسی ,آرش آذرپیک ,من و ,و او

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

منتظران ظهور (corona virous (covid 19